چرا زمان خداحافظی با “کریتوس” فرا رسیده است؟
چرا زمان کنار گذاشتن “کریتوس” فرا رسیده است؟
“به قلم Robert Zak از Kotaku”
که سری بازی “گاد اف وار” (God of War) قصد دارد با سفر به سمت شمال و به جهان اساطیر نورس، لباس کریتوس را با پارچه های شمالی، صندل رومی را با چکمه های کوهستانی و اسلحهی را با تبر ها عوض کند. این ایدهی بسیار خوبیست و احتمالا بهترین راه برای بیرون آوردن سری بازی “گاد اف وار” از اعماق رودخانهی “استیکس”* می باشد؛ آن هم پس از گذشت 6 سال!
خدایان نورس، همواره با ظاهر بی خطر و چکش های بزرگ و سنگین، المپیک خود را رسمی و خشک جلوه داده اند. به عنوان مثال، در آفتاب چشم نواز و زیبای “المپیوس” (کوه آلپ در مقدونیه) و با حضور “آپولو” (Apolo)، سعی کنید که دردسر بسازید. در نتیجه، با غل و زنجیر به یک سنگ وصل شده و تا ابدیت آن جا خواهید ماند!
حالا همین کار را در “تالار بزرگ والهالا”* انجام دهید؛ آن هم با وجود آواز مستی، آتش های خروشان شمالی و گرگ های بزرگی که بر سر یک تکه گوشت یکدیگر را تکه پاره می کنند… سپس باید انتظار داشته باشید تا در یک چشم بهم زدن، با مجموعه ای از مشت های الهی به زمین کوبیده شده و به شام گرگ های گرسنه تبدیل شوید!
با وجود “اودین” (Odin)* که دو برابر یک خدای جنگ است، چه چیزی بهتر از این است که اساطیر اسکاندیناوری را در قالب یک عنوان “گاد اف وار” ارائه دهیم؟! این می تواند الهام بخش ترین پیچ و تابی باشد که پس از گذشت سال ها، در سری بازی های ویدیویی مشاهده می کنیم. اما باید به یک نکتهی مهم دقت کنید : دیگر نمی توانید به عنوان «کریتوس» عنوان “گاد اف وار” را تجربه کنید!
این یک حرکت خطرناک است. شخصیت کریتوس طی سال هایی که در دل گیمرها حضور داشت، خود را به عنوان یک نماد برجستهی بِرَند PlayStation (نام تجاری پلی استیشن) معرفی کرده است. به مدت یک دهه، میلیون ها گیمر این خدای ویرانگر را در آغوش گرفته اند؛ به طوری که خالکوبی کریتوس به عنوان نمادی از خشم و مقاومت، برروی بدن طرفداران جاودانه شده است.
از طرفی دیگر، پس از انتشار عنوان “گاد اف وار 3” که “زئوس” سرنگون گشت، “هیدس” (Hades) نابود شد و “افرودیت” (Aphrodite) هم حسابی لذت برد (!)، احساس کردیم که زندگی کریتوس واقعا به پایان رسیده است؛ البته تا اینکه “گاد اف وار: اَسِنشِن” (God of War: Ascension) در سال 2013 به بازار آمد و توسط بازیکنان و منتقد ها کاملا نادیده گرفته شد!
افول محبوبیت “گاد اف وار: اَسِنشِن” و بازسازی شدن عنوان “گاد اف وار 3” بروی PS4 می تواند به این معنا باشد که سری “گاد اف وار” آن جذابیتی که در سال 2010 داشت و به وسیلهی آن تا ارتفاعات باشکوه المپیک رفت را از دست داده است.(اشاره به افتخاراتی که”گاد اف وار 3″ کسب کرد) بازی “گاد اف وار: اَسِنشِن” از هر نظر یک شکست بود. به طوری که در برابر فروش 4.8 میلیونی God of War III ، تنها 2.3 میلیون واحد به فروش رسید.
علاوه بر این، عنوان “گاد اف وار: ریمسترد” (God of War III: Remastered) هم با فروش ناچیز 0.56 میلیونی (560 هزار نسخه) ناامید کننده بود. فروش این بازی نه تنها بسیار کمتر از نسخهی بازسازی شدهی سایر عناوین انحصاری سونی، نظیر “آنچارتد کالکشن” و “دلست اف آس ریمسترد” بود، بلکه از میزان فروش نسخهی PS4 عناوین بازسازی شدهی بازی هایی مثل، “تومب ریدر” و “مترو” هم کمتر بود… ! این آمار، برای سری بازی که در واقع یکی از نماد های اصلی پلی استیشن محسوب می شود، واقعا افتضاح است.
بازی “گاد اف وار 3” فراتر از یک پایان طبیعی بر افسانهی کریتوس بود؛ این بازی، حکم آثار بزرگی همچون رمان Paradise Lost و کتاب The Silmarillion را در صنعت بازی های ویدیویی داشت. عنوان “اسنشن” واقعا نمی توانست با مناظر نسخهی سوم به رقابت بپردازد؛ مناظر و سکانس هایی همچون «بالا رفتن از کوه آلپ مقدونیه با کمک یک تایتان، در حین مبارزه با “پوسِیدن” (خدای دریا) و سرنگونی “کرونوس” در حالی که از انگشت وی هم کوچک تر هستید و یا «شکست زئوس برای پایان بخشیدن به جهان المپیک»
سپس به این فکر می رسید که در پایان نسخهی سوم God of War، شخصیت کریتوس به تمامی اهداف خود رسیده بود. طی دو نسخهی اول سری «خدای جنگ» ما با تمامی کار های کریتوس همراه بودیم؛ چه در خوش گذرانی های لحظه ای و چه در سلاخی های پی در پی. من عطش او برای انتقام، که با احساس گناه نسبت به مرگ خانواده اش در هم آمیخته بود را تحسین می کنم. او یکی از غم انگیز ترین قهرمانانی بود که در میان بازی های ویدیویی، با او آشنا شدیم.
اما در نقطه ای از ماجرای “گاد اف وار 3” ارتباط من (نویسنده سایت کوتاکو) با کریتوس قطع شد؛ احتمالا زمانی که “هفاستوس” (Hephaestus) بیچاره را درحالی که قصد داشت از دخترک خود محافظت کند، نابود کردم، یا بعد از اینکه “هرمس” (Hermes) را لت و پار کردم، شاید هم پس از قتل عام شهروندان بی گناهی که مانع مسیرم می شدند… آیا باز هم از انجام این بازی لذت می بردم؟ هدف من از انجام این کار ها چه بود؟!
افراط در خون و خونریزی، یکی از بخش های جدایی ناپذیر فرنچایز “گاد اف وار” محسوب می شود. اما در نسخهی آخر، به نظر می رسید که انگیزهی شخصیت کریتوس بیشتر و بیشتر افول می کرد؛ یعنی دیگر برای له کردن کلهی افراد، به انگیزه و هدف نیازی نداشت! شاید هدف سازندگاه هم همین بوده… شاید از اول قرار بوده که ما از اقدامات کریتوس ناراحت شویم و از ناهماهنگی هایی که بین ما و او ایجاد می شوند، آگاه باشیم.
اما این عواطف و احساسات غیر لطیف که توسط شخصیت کریتوس ارائه داده می شوند، در سراسر بازی های مختلف پایدار نیست؛ چون در پایان عنوان “گاد اف وار 3″، کریتوس به عنوان فردی شرور و بدذات جلوه داده شد. بخشی از سفر این سگانه، به جدایی ما از کریتوس پرداخت. زمانی که ماموریت های مرگبار وی، به اوج خون آلودگی رسید، کمی احساس همدردی و یا حتی تسکین کردیم.
یکی از ضعف های داستان ناامید کنندهی نسخه “اسنشن” این بود که بازی در سکانس های عجیب و غریب غرق شده بود. به عبارت دیگر، عنوان “اسنشن” فاقد عنصر روانی بود؛ اصل و اساسی که اجداد آن (نسخه های قبلی گاد اف وار) را به طرز درخشانی به یک تجربهی «نگران کننده» تبدیل کرد. عنوان “گاد اف وار 3” روابط ما با کریتوس را شکست. بنابراین خشونت های اسنشن تاثیر تهی داشتند و کمی هم نفرت انگیز بودند.
حالا، سری بازی “گاد اف وار” بر سر یک چهار راه قرار دارد. تمامی نشانه ها به God of War IV (شاید هم God of War Thor) اشاره می کنند. امکان دارد که دفعهی بعد، به قلعه های سنگی بزرگ و کوهستان برفی “اسگارد”* و والهالا” وارد شویم. در آن قلمرو، سازندگان دو راه برای انتخاب دارند :
راه اول: تقریبا بی معنی و مضحک است؛ چون باید کریتوس را به سمت اساطیر نورس پرتاب کنند. سپس می توانند یک داستان و سابقهی کوتاهی برایش بسازنند و وی را وارد اساطیر نورس کنند. یک ماست مالی جالب که به سازندگان اجازه می دهد تا بعد ها وارد افسانه ها و اسطوره های دیگری نظیر مصر باستان، ایران باستان و … نیز شوند!
البته اگر چنین امری تحقق یابد، مطمئنا سازندگان با چند جملهی ساختگی، خشم کریتوس نسبت به خدایان نورس را توجیه خواهند کرد. (به عنوان مثال، کریتوس می خواهد از آن ها انتقام بگیرد چون زمانی که او در حین قتل عام مردم ایسلند بود، آن ها مداخله کردند!) هر چقدر هم که توجیه کنند، باز هم یک چرت و پرت کامل است. کریتوس در برابر خدایان نورس! (Kratos vs the Norse Gods) مثل این می ماند که بتمن با سوپرمن مبارزه کند… !
راه دوم: سری “گاد اف وار” می تواند با تمرکز برروی جوهر اصلی شخصیت کریتوس ادامه یابد. تنها کافیست که سازندگان ویژگی هایی همچون «تلاش بی رحمانه برای انتقام»، «خشونت»، «خالکوپی قرمز رنگ روی بدن» و غیره را درود یک شخصیت با ذات نورس قرار دهند. در میان کاسپت آرت هایی که از عنوان “گاد اف وار 4” پخش شدند، شخصی شبیه به شخصیت کریتوس وجود داشت که یک تبر را نیز به دست گرفته بود. حالا سوال مهم این است که آیا او واقعا کریتوس می باشد، یا با تصویری از جانشین نورسی وی طرف هستیم؟! شاید اسمش هم “کریتور” ( اشاره به Thor) باشد… ! یک قهرمان جدید، به راحتی می تواند تمامی چیزهایی که درمورد کریتوس دوست داشتیم را در خود جای دهد. (به هر حال، کریتوس خدای چندان پیچیده ای نبود.)
اما نکتهی مهم این است که فرد مورد نظر، نباید خود شخص کریتوس باشد یا ارتباطی به مسائلی که این اسپارتان به وجود آورد، داشته باشد. البته، عنوان “گاد اف وار 4” هم باید یک داستان تاریک و بی رحمانه از انتقام را روایت کند. بنابراین، در آن باید جمجمهی “تور” (Thor) را با چکش خودش خرد کنید! درکل ورود یک قهرمان جدید، باعث می شود که طراوت جدیدی به سری “گاد اف وار” بخشیده شود. در نتیجه، قتل عام ها انگیزه و توجیه متفاوتی خواهند داشت و مراحل هم در مناسب ترین محیط ها روایت خواهند شد.
کریتوس یک افسانهی به یادماندنی است؛ یک خدای حقیقی در صنعت بازی های ویدیویی. با این حال، هر افسانه ای باید از زمان بازنشستگی خود خبر داشته باشد تا مبادا روزی خود را احمق جلوه دهد یا میراث خود را لکه دار کند. نابخشوده ترین قهرمان بازی های رایانه ای، به چنین نقطه ای رسیده است. حالا زمان آن فرا رسیده تا «خال کوبی های قرمز رنگ» و «عطش سیری ناپذیری برای انتقام» را از کریتوس جدا کرده و آن را به جانشین معنوی اش انتقال دهیم…
……………………………………………………………….
“استیکس” (Styx) : یکی از پنج رودخانهی عالم اموات (Underworld) است.
“والهالا” (Valhalla): یک تالار عظیم و باشکوه است که در منطقهی Asgard، تحت فرمانروایی “اودین” قرار دارد.
“اودین” (Odin): او سرکرده خدایان نورس است. شخصیت اودین با شفا، مرگ، وفاداری، چوبهی دار، دانش، جنگ، جادوگری، شعر، دیوانگی و الفبای رمزی همراه است.
……………………………………………………………….
ترجمه: متین نصیری
چرا زمان خداحافظی با “کریتوس” فرا رسیده است؟
(image)
چرا زمان کنار گذاشتن “کریتوس” فرا رسیده است؟
“به قلم Robert Zak از Kotaku”
که سری بازی “گاد اف وار” (God of War) قصد دارد با سفر به سمت شمال و به جهان اساطیر نورس، لباس کریتوس را با پارچه های شمالی، صندل رومی را با چکمه های کوهستانی و اسلحهی را با تبر ها عوض کند. این ایدهی بسیار خوبیست و احتمالا بهترین راه برای بیرون آوردن سری بازی “گاد اف وار” از اعماق رودخانهی “استیکس”* می باشد؛ آن هم پس از گذشت 6 سال!
خدایان نورس، همواره با ظاهر بی خطر و چکش های بزرگ و سنگین، المپیک خود را رسمی و خشک جلوه داده اند. به عنوان مثال، در آفتاب چشم نواز و زیبای “المپیوس” (کوه آلپ در مقدونیه) و با حضور “آپولو” (Apolo)، سعی کنید که دردسر بسازید. در نتیجه، با غل و زنجیر به یک سنگ وصل شده و تا ابدیت آن جا خواهید ماند!
حالا همین کار را در “تالار بزرگ والهالا”* انجام دهید؛ آن هم با وجود آواز مستی، آتش های خروشان شمالی و گرگ های بزرگی که بر سر یک تکه گوشت یکدیگر را تکه پاره می کنند… سپس باید انتظار داشته باشید تا در یک چشم بهم زدن، با مجموعه ای از مشت های الهی به زمین کوبیده شده و به شام گرگ های گرسنه تبدیل شوید!
با وجود “اودین” (Odin)* که دو برابر یک خدای جنگ است، چه چیزی بهتر از این است که اساطیر اسکاندیناوری را در قالب یک عنوان “گاد اف وار” ارائه دهیم؟! این می تواند الهام بخش ترین پیچ و تابی باشد که پس از گذشت سال ها، در سری بازی های ویدیویی مشاهده می کنیم. اما باید به یک نکتهی مهم دقت کنید : دیگر نمی توانید به عنوان «کریتوس» عنوان “گاد اف وار” را تجربه کنید!
(image)
این یک حرکت خطرناک است. شخصیت کریتوس طی سال هایی که در دل گیمرها حضور داشت، خود را به عنوان یک نماد برجستهی بِرَند PlayStation (نام تجاری پلی استیشن) معرفی کرده است. به مدت یک دهه، میلیون ها گیمر این خدای ویرانگر را در آغوش گرفته اند؛ به طوری که خالکوبی کریتوس به عنوان نمادی از خشم و مقاومت، برروی بدن طرفداران جاودانه شده است.
از طرفی دیگر، پس از انتشار عنوان “گاد اف وار 3” که “زئوس” سرنگون گشت، “هیدس” (Hades) نابود شد و “افرودیت” (Aphrodite) هم حسابی لذت برد (!)، احساس کردیم که زندگی کریتوس واقعا به پایان رسیده است؛ البته تا اینکه “گاد اف وار: اَسِنشِن” (God of War: Ascension) در سال 2013 به بازار آمد و توسط بازیکنان و منتقد ها کاملا نادیده گرفته شد!
افول محبوبیت “گاد اف وار: اَسِنشِن” و بازسازی شدن عنوان “گاد اف وار 3” بروی PS4 می تواند به این معنا باشد که سری “گاد اف وار” آن جذابیتی که در سال 2010 داشت و به وسیلهی آن تا ارتفاعات باشکوه المپیک رفت را از دست داده است.(اشاره به افتخاراتی که”گاد اف وار 3″ کسب کرد) بازی “گاد اف وار: اَسِنشِن” از هر نظر یک شکست بود. به طوری که در برابر فروش 4.8 میلیونی God of War III ، تنها 2.3 میلیون واحد به فروش رسید.
علاوه بر این، عنوان “گاد اف وار: ریمسترد” (God of War III: Remastered) هم با فروش ناچیز 0.56 میلیونی (560 هزار نسخه) ناامید کننده بود. فروش این بازی نه تنها بسیار کمتر از نسخهی بازسازی شدهی سایر عناوین انحصاری سونی، نظیر “آنچارتد کالکشن” و “دلست اف آس ریمسترد” بود، بلکه از میزان فروش نسخهی PS4 عناوین بازسازی شدهی بازی هایی مثل، “تومب ریدر” و “مترو” هم کمتر بود… ! این آمار، برای سری بازی که در واقع یکی از نماد های اصلی پلی استیشن محسوب می شود، واقعا افتضاح است.
(image)
بازی “گاد اف وار 3” فراتر از یک پایان طبیعی بر افسانهی کریتوس بود؛ این بازی، حکم آثار بزرگی همچون رمان Paradise Lost و کتاب The Silmarillion را در صنعت بازی های ویدیویی داشت. عنوان “اسنشن” واقعا نمی توانست با مناظر نسخهی سوم به رقابت بپردازد؛ مناظر و سکانس هایی همچون «بالا رفتن از کوه آلپ مقدونیه با کمک یک تایتان، در حین مبارزه با “پوسِیدن” (خدای دریا) و سرنگونی “کرونوس” در حالی که از انگشت وی هم کوچک تر هستید و یا «شکست زئوس برای پایان بخشیدن به جهان المپیک»
سپس به این فکر می رسید که در پایان نسخهی سوم God of War، شخصیت کریتوس به تمامی اهداف خود رسیده بود. طی دو نسخهی اول سری «خدای جنگ» ما با تمامی کار های کریتوس همراه بودیم؛ چه در خوش گذرانی های لحظه ای و چه در سلاخی های پی در پی. من عطش او برای انتقام، که با احساس گناه نسبت به مرگ خانواده اش در هم آمیخته بود را تحسین می کنم. او یکی از غم انگیز ترین قهرمانانی بود که در میان بازی های ویدیویی، با او آشنا شدیم.
اما در نقطه ای از ماجرای “گاد اف وار 3” ارتباط من (نویسنده سایت کوتاکو) با کریتوس قطع شد؛ احتمالا زمانی که “هفاستوس” (Hephaestus) بیچاره را درحالی که قصد داشت از دخترک خود محافظت کند، نابود کردم، یا بعد از اینکه “هرمس” (Hermes) را لت و پار کردم، شاید هم پس از قتل عام شهروندان بی گناهی که مانع مسیرم می شدند… آیا باز هم از انجام این بازی لذت می بردم؟ هدف من از انجام این کار ها چه بود؟!
(image)
افراط در خون و خونریزی، یکی از بخش های جدایی ناپذیر فرنچایز “گاد اف وار” محسوب می شود. اما در نسخهی آخر، به نظر می رسید که انگیزهی شخصیت کریتوس بیشتر و بیشتر افول می کرد؛ یعنی دیگر برای له کردن کلهی افراد، به انگیزه و هدف نیازی نداشت! شاید هدف سازندگاه هم همین بوده… شاید از اول قرار بوده که ما از اقدامات کریتوس ناراحت شویم و از ناهماهنگی هایی که بین ما و او ایجاد می شوند، آگاه باشیم.
اما این عواطف و احساسات غیر لطیف که توسط شخصیت کریتوس ارائه داده می شوند، در سراسر بازی های مختلف پایدار نیست؛ چون در پایان عنوان “گاد اف وار 3″، کریتوس به عنوان فردی شرور و بدذات جلوه داده شد. بخشی از سفر این سگانه، به جدایی ما از کریتوس پرداخت. زمانی که ماموریت های مرگبار وی، به اوج خون آلودگی رسید، کمی احساس همدردی و یا حتی تسکین کردیم.
یکی از ضعف های داستان ناامید کنندهی نسخه “اسنشن” این بود که بازی در سکانس های عجیب و غریب غرق شده بود. به عبارت دیگر، عنوان “اسنشن” فاقد عنصر روانی بود؛ اصل و اساسی که اجداد آن (نسخه های قبلی گاد اف وار) را به طرز درخشانی به یک تجربهی «نگران کننده» تبدیل کرد. عنوان “گاد اف وار 3” روابط ما با کریتوس را شکست. بنابراین خشونت های اسنشن تاثیر تهی داشتند و کمی هم نفرت انگیز بودند.
(image)
حالا، سری بازی “گاد اف وار” بر سر یک چهار راه قرار دارد. تمامی نشانه ها به God of War IV (شاید هم God of War Thor) اشاره می کنند. امکان دارد که دفعهی بعد، به قلعه های سنگی بزرگ و کوهستان برفی “اسگارد”* و والهالا” وارد شویم. در آن قلمرو، سازندگان دو راه برای انتخاب دارند :
راه اول: تقریبا بی معنی و مضحک است؛ چون باید کریتوس را به سمت اساطیر نورس پرتاب کنند. سپس می توانند یک داستان و سابقهی کوتاهی برایش بسازنند و وی را وارد اساطیر نورس کنند. یک ماست مالی جالب که به سازندگان اجازه می دهد تا بعد ها وارد افسانه ها و اسطوره های دیگری نظیر مصر باستان، ایران باستان و … نیز شوند!
البته اگر چنین امری تحقق یابد، مطمئنا سازندگان با چند جملهی ساختگی، خشم کریتوس نسبت به خدایان نورس را توجیه خواهند کرد. (به عنوان مثال، کریتوس می خواهد از آن ها انتقام بگیرد چون زمانی که او در حین قتل عام مردم ایسلند بود، آن ها مداخله کردند!) هر چقدر هم که توجیه کنند، باز هم یک چرت و پرت کامل است. کریتوس در برابر خدایان نورس! (Kratos vs the Norse Gods) مثل این می ماند که بتمن با سوپرمن مبارزه کند… !
(image)
راه دوم: سری “گاد اف وار” می تواند با تمرکز برروی جوهر اصلی شخصیت کریتوس ادامه یابد. تنها کافیست که سازندگان ویژگی هایی همچون «تلاش بی رحمانه برای انتقام»، «خشونت»، «خالکوپی قرمز رنگ روی بدن» و غیره را درود یک شخصیت با ذات نورس قرار دهند. در میان کاسپت آرت هایی که از عنوان “گاد اف وار 4” پخش شدند، شخصی شبیه به شخصیت کریتوس وجود داشت که یک تبر را نیز به دست گرفته بود. حالا سوال مهم این است که آیا او واقعا کریتوس می باشد، یا با تصویری از جانشین نورسی وی طرف هستیم؟! شاید اسمش هم “کریتور” ( اشاره به Thor) باشد… ! یک قهرمان جدید، به راحتی می تواند تمامی چیزهایی که درمورد کریتوس دوست داشتیم را در خود جای دهد. (به هر حال، کریتوس خدای چندان پیچیده ای نبود.)
اما نکتهی مهم این است که فرد مورد نظر، نباید خود شخص کریتوس باشد یا ارتباطی به مسائلی که این اسپارتان به وجود آورد، داشته باشد. البته، عنوان “گاد اف وار 4” هم باید یک داستان تاریک و بی رحمانه از انتقام را روایت کند. بنابراین، در آن باید جمجمهی “تور” (Thor) را با چکش خودش خرد کنید! درکل ورود یک قهرمان جدید، باعث می شود که طراوت جدیدی به سری “گاد اف وار” بخشیده شود. در نتیجه، قتل عام ها انگیزه و توجیه متفاوتی خواهند داشت و مراحل هم در مناسب ترین محیط ها روایت خواهند شد.
(image)
کریتوس یک افسانهی به یادماندنی است؛ یک خدای حقیقی در صنعت بازی های ویدیویی. با این حال، هر افسانه ای باید از زمان بازنشستگی خود خبر داشته باشد تا مبادا روزی خود را احمق جلوه دهد یا میراث خود را لکه دار کند. نابخشوده ترین قهرمان بازی های رایانه ای، به چنین نقطه ای رسیده است. حالا زمان آن فرا رسیده تا «خال کوبی های قرمز رنگ» و «عطش سیری ناپذیری برای انتقام» را از کریتوس جدا کرده و آن را به جانشین معنوی اش انتقال دهیم…
……………………………………………………………….
“استیکس” (Styx) : یکی از پنج رودخانهی عالم اموات (Underworld) است.
“والهالا” (Valhalla): یک تالار عظیم و باشکوه است که در منطقهی Asgard، تحت فرمانروایی “اودین” قرار دارد.
“اودین” (Odin): او سرکرده خدایان نورس است. شخصیت اودین با شفا، مرگ، وفاداری، چوبهی دار، دانش، جنگ، جادوگری، شعر، دیوانگی و الفبای رمزی همراه است.
……………………………………………………………….
ترجمه: متین نصیری
چرا زمان خداحافظی با “کریتوس” فرا رسیده است؟